درمان بیماری لیکن پلان دهانی

کنترل و درمان بیماری لیکن پلان دهانی

بیماری لیکن پلان دهانی از آنجایی که ایتولوژی ناشناخته است، شرایط اساسی لازم برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی به صورت یشگیرانه وجود ندارد. از این رو تمام استراتژی‌های درمانی حاضر به منظور کاهش یا حذف علائم است .

برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی چندین داروی موضعی پیشنهاد شده است که شامل استروئیدها مهارکننده‌های کلسینورین ( سیکلوسپورین و تاکرولیموس)، رتینوئیدها و فتوتراپی ماوراء بنفش می‌باشد. در بین همه اینها، برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی استروئیدهای موضعی به طور گسترده‌ای به کاربرده شده و به عنوان خط اول درمان مورد قبول واقع گردیده است(شکل B 23-5). برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی بعضی گزارشات از استروئیدهای با پتانسیل قوی مانند کلوبتازول پروپیونات () به جای استروئیدهای متوسط مانند تریامسینولون استوناید() حمایت می‌کنند. با این وجود هیچ تحقیق بالینی تصادفی وجود ندارد که در آن استروئیدهای موضعی مورد استفاده را از نظر فرمول، قدرت و دسته بندی با یکدیگر مقایسه کرده باشد. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی استفاده موضعی از سیکلوسپورین، تاکرولیموس و رتینوئید، به عنوان دومین خط درمانی برای پیشنهاد گردیده است. گزارش شده است که سیکلوسپورین نسبت به کلوبتازول پروپیونات تأثیر کمتری داشته و برتری معنی‌داری نسبت به خمیر 1 درصد تریامسینولون ندارد. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی ه یچ گونه عوارض جانبی در ارتباط با این دو دارو به جز احساس سوزش موقت متعاقب استفاده از سیکلوسپورین گزارش نشده است. در مقایسه‌ای بین مصرف موضعی کلوبتازول و سیکلوسپورین، اگرچه که کلوبتازول اثر بیشتری در بهبود بالینی داشته، اما برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی هردو دارو اثرات قابل مقایسه‌ای روی علائم داشته‌اند. نتایج نشان داده است که در پایان درمان، پایداری کلوبتازول نسبت به سیکلوسپورین کمتر بوده و عوارض جانبی آن بیشتر است. اما برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی شدت هیچ یک از آن عوارض در حدی نبوده که موجب قطع درمان گردد. گزارش شده است پماد تاکرولیموس موضعی 1/0 درصد پاسخ درمانی اولیه بهتری نسبت به پماد تریامسینولون استوناید 1/0 درصد دارد. در هر حال این دارو توسط انجمن غذا و داروی ایالات متحده دارای برچسب سیاه احتیاط است: احتمال افزایش ریسک بدخیمی (اسکواموس سل کارسینوما و لنفوما) در بیمارانی که از موضعی برای پسوریازیس پوستی استفاده می‌کنند وجود دارد. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی این داروها باید در شرایط محدود مورد استفاده قرارگیرند و بیماران نیز باید از این نگرانی ها آگاه باشند. در نتیجه استروئیدهای موضعی باید به عنوان اولین گزینه درمانی برای علامت دار به کار روند. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی سیکلوسپورین ممکن است به عنوان گزینه دوم مطرح باشد. اگرچه در مورد کارایی آن هنوز تردید وجود دارد. تاکرولیموس باید فقط توسط متخصصین برای ضایعات علامت دار که نسبت به استروئیدهای موضعی مقاوم هستند مورد استفاده قرار بگیرد.

برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی استروئیدهای موضعی ترجیحاً به صورت دهانشویه یا ژل به کار می‌روند. معمولاً برای بیمار راحتتر است که از این فرمول‌ها به جای خمیر () استفاده نماید. اگرچه هیچ مطالعه سیستماتیکی، دفعات مصرف داروها را مورد سنجش قرار نداده است. اما برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی یک روش منطقی استفاده از دارو به صورت 2 یا 3 بار در روز به مدت 3 هفته است که طی 9 هفته آتی به صورت تدریجی کاهش می‌یابد تا به دور نگهدارنده 2 تا 3 بار در هفته برسد. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی هیچ گونه نتایج مستدلی مبنی بر کاهش میزان کورتیزول آندروژن وجود ندارد. در هر صورت امکان دارد که بیماران سرکوب محور (هیپوتالاموس ، هیپوفیز، آدرنال) را به صورت گذرا تجربه می‌نماید؛ لذا نبایستی آن را ببلعند بلکه باید غرغره نموده و آن را بیرون بریزند.

عود بیماری بیماری لیکن پلان دهانی شایع بوده و راه حل متداول استفاده از استروئید در کمترین سطح ممکن، برای بدون علامت نگه داشتن بیمار است. این روش مستلزم تصحیح میزان استروئیدتراپی برای هر بیمار می‌باشد. وقتی برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی از استروئیدهای قوی موضعی استفاده می‌شود یک عفونت قارچی ممکن است ظاهر گردد. در صورتی که مصرف دارو بیش از یک بار در روز باشد، به موازات آن باید از داروهای ضد قارچ نیز استفاده شود. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی داروی ضد قارچ خود ممکن است منجر به بهبود قابل توجه علائم بالینی شود. از آنجایی برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی که نیمی از ها ممکن است نشان دهنده و همراه با عفونتهای کاندیدایی باشند، داروهای ضد قارچی ممکن است قبل از شروع درمان با استروئیدها استفاده شوند.

برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی اگرچه استروئیدهای موضعی معمولاً قادرند که علائم بیماران مبتلا به را برطرف سازند، اما استروئیدهای سیستمیک توانایی کنترل علائم ناشی از ضایعات مقاوم را دارند. یک میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم روزانه برای 7 روز پیشنهاد شده است که متعاقباً باکاهش 10mg در هر روز بعدی دنبال می‌شود. استفاده از دوز نگهدارنده استروئیدهای موضعی ممکن است در طول دوره کاهش () استروئیدهای سیستمیک شروع می‌شود.

درمان بیماری لیکن پلان دهانی اریتماتوز لثه یک چالش درمانی را ایجاد می‌کند. برای موفقیت درمان برداشتن پلاک و جرم بالا و زیر لثه بسیار حائز اهمیت است(شکل 22-5B). اگر ژنژیویت ناشی از پلاک میکروبی وجود داشته باشد به نظر می‌رسد که این مشکل با بیماری لیکن پلان دهانی لثه‌ای هماهنگ شده و در نتیجه مقاومت بیشتری در مقابل درمان‌های دارویی ایجاد خواهد کرد. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی اریتماتوز بنابراین بهداشت دهان قبل از شروع استروئیدترابی باید در شرایط مطلوبی باشد. وقتی که درمان بهداشتی تکمیل گردد، بعضی از بیماران کاهش یا حتی حذف علائم را تجربه می‌کنند و درمان با استروئید دیگر توجیهی ندارد.

اگر علائم هنوز وجود داشته باشد از ژل استروئید در تری‌های پلاستیکی پیش ساخته به مدت 30 دقیقه درهربار استفاده برای افزایش غلظت استروئید در بافت لثه استفاده می‌شود.

برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی نواحی اولسراتیو ممکن است به عنوان جزئی از ضایعات در تماس نزدیک با مواد دندانپزشکی و مشابه ضایعات دیده شود. تفاوت در میزان گسترش است که محدود به نواحی تماس می‌باشد. هنگامی که زخم‌های علامت‌دار از این نوع به عنوان جزئی از ضایعه حضور دارند. تعویض مواد دندانی و معمولاً آمالگام ممکن است ضایعات علامتدار را به ضایعات بدون علامت تبدیل نماید.

برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی به عنوان یک حالت پیش سرطانی در نظر گرفته می‌شود (شکل 26-5). حالات پیش بدخیمی، اختلالاتی هستند که شامل افزایش ریسک تغییرات بدخیمی در بعضی از نواحی مخاط دهان بوده و الزاماً در ارتباط با یک ضایعه موجود از قبل نمی‌باشند. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی به عبارت دیگر ضایعات پیش بدخیم ضایعاتی هستند که به صورت ذاتی ریسک افزایش یافته‌ای برای ایجاد کارسینوما در مقایسه با بافت‌های اطراف دارند. برای درمان بیماری لیکن پلان دهانی این نظریه که بیماران مبتلا به مستعد ابتلا به کارسینوم‌های دهانی هستند به طور گسترده‌ای مورد قبول واقع شده است. هرچند باید تأکید شود که میزان ریسک پایین بوده و احتمال بروز آن بیش از 2/0 درصد در سال نیست. مرتبط ساختن ریسک افزایش یافته در بیماران مبتلا به نوعی معینی از ممکن است هنوز در پرده ابهام باشد. در برخی مطالعات ارتباط ضایعات پلاک مانند نشان داده شده است، ولی ارتباط ضایعات اولسراتیو با تغییرات بدخیمی نیز مورد تردید است. اگرچه ریسک بیماران مبتلا به برای ایجاد اسکواموس سل کارسینومای دهانی پایین است اما حداقل یک کنترل سالیانه پیشنهاد می‌گردد. برای بیماران مبتلا به سمپتوماتیک، بررسی بدخیمی‌ها، جزئی از ارزیابی درمان علامتی است. در کشوردر درمان بیماری لیکن پلان دهانی هایی که منابع درمانی محدود است، کنترل سالانه هم می‌تواند مشکل باشد، اما در زمان تشخیص باید به بیماران آموزش صحیح در مورد پتانسیل بدخیمی داده شود.